بنی اسدی: حجم مبادلات تجاری ایران و زیمبابوه، از هزینه سفر رئیسی کمتر بود، حتی سفر ناصرالدین شاه به فرنگ، دستاورد داشت اما...
به گزارش اخبار نجوم، محمدحسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در پاکستان در هم میهن نوشت: آمدوشد با کشور های دنیا، امری معمول و پذیرفته شده در عرف دیپلماتیک است. لکن این سفر ها زمانی دلچسب و مفیدفایده است که هدفمند و متضمن منافع ملی باشد، نه اینکه از روی ناچاری و به روایتی احساسی و صرفاً در شکل وشمایل نمایشی و تشریفاتی انجام گردد. طبیعی است که سفر روسای دولت یا کشور، بیانگر نوعی ترفیع و تحکیم کیفی روابط دوجانبه محسوب می گردد. وزارت خارجه در همه کشور های دنیا دموکراتیک، برنامه مدون و حساب شده ای برای سفر های مقامات سطح بالا دارند و هیچ گاه رؤسای دولت یا کشور وقت خود را صرف نمایش های تبلیغاتی نمی نمایند، زیرا این سفر ها رنگ و جنس استراتژیک دارند و مناف ملی در آن ها محور قرار می گیرد. در اروپا معمولاً سفر های متعدد و مکرر رسمی و حتی غیررسمی بین رؤسای کشور ها به ویژه آلمان، فرانسه و انگلیس به عنوان ستون های همبستگی اروپایی در هر دوره انجام می گردد.
کشور ها معمولاً یا بازیگرند یا غیربازیگر. البته دراین میان نیز بعضی تحت عناوینی خودساخته در لاک توهم و خیال پردازی رفته و نرم ها و دنیایی در مراودات به زعم خود ابداع نموده اند که جز خسران و انزوا نتیجه ای در بر ندارد. تجربه نشان داده است که در گوشه انزوا و به دور از ارکستر دنیای، تکنوازی خود را سر دادن، درآمد نصیب کشور ها نمی نماید.
سفر های دیپلماتیک به ویژه سفر سران به دیگر کشور ها باید متناسب با وزن و جایگاه روابط دو کشور باشد و نتیجه ملموس این سفر ها به سمع و نظر مردم رسانده گردد. صرف تنظیم چند سند و برگزاری چند مراسم و ردوبدل شدن چند واژه یا گفتمان غیرواقعی، گرچه ممکن است خوراک تبلیغاتی برای مصرف داخلی فراهم کند، ولی از دید صاحب نظران و کسانی که دستی بر آتش روابط بین الملل و دیپلماسی دارند، حنایی بی رنگ و نمایشی فاقد رنگ وبو است.
کشور پهناور ایران با پشتوانه تاریخ بی نظیر خود به علاوه موقعیت ویژه جغرافیایی، سرمایه های مادی، معنوی و انسانی، استحقاق و لیاقت و شایستگی میهمانی یا میزبانی قدرت های منطقه ای و دنیای که در زمره بازیگران سیاسی، مالی، صنعتی، تکنولوژیکی و... هستند را دارد، نه اینکه از این همه کشور های مقتدر منطقه ای بریده و تنها به دامن کشور های ورشکسته و عقب مانده دنیا ازجمله ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه، کنیا، زیمبابوه، اوگاندا و... پناه ببریم. این امر نشان از انزوا، سیکل معیوب و درنهایت ظلم به کشور باعظمتی مثل ایران است. نگاهی به بعضی شاخصه های کشور هایی که اخیراً میزبان سیدابراهیم رئیسی بودند این واقعیت تلخ را به اثبات می رساند و کام هر ایرانی را تلخ می نماید.
اوگاندا کشوری است با حدود 46میلیون جمعیت با مجموع تجارت خارجی حدود 12میلیارد دلار که 4میلیارد دلار آن را صادرات و 8میلیارد دلار را واردات تشکیل می دهد. درباره جایگاه بین المللی اوگاندا همین بس که تنها 22سفارت در کشور های دنیا دارد و میزبان 41سفارت خارجی از حدود 200کشور دنیا است.
کنیا کشوری است با جمعیت 53میلیون نفر و تجارت خارجی حدود 21میلیارد دلار که حدود 15میلیارد دلار آن را واردات و 6میلیارد دلار آن را صادرات تشکیل می دهد. کنیا دارای 56سفارت در کشور های دنیا و میزبان 93سفارت خارجی است.
زیمبابوه نیز کشوری است با جمعیت 16میلیونی که حدود 13میلیارد تجارت خارجی دارد که 6میلیارد دلار صادرات و حدود 7میلیارد دلار واردات است. در مرکز زیمبابوه 42سفارت خارجی حضور دارند و این کشور نیز 51سفارت در دنیا دارد.
مقدار تجارت این کشور ها بیانگر جایگاه سیاسی و مالی آنهاست و در حوزه صنعت و تکنولوژی نیز تکلیف شان تعیین است. در خبر ها از مقدار حجم یک میلیون دلاری صادرات ایران به زیمبابوه گزارش شده است. درحالی که مطمئناً هزینه سفر ابراهیم رئیسی بیش از این مقدار است. به نظر می رسد دستاورد فنی و تکنولوژیک این سفر حتی از سفر ناصرالدین شاه به فرنگ کمتر باشد. به یاد داشته باشیم که در یکی از سفر های ناصرالدین شاه دوربین عکاسی که پدیده ای نو بود، وارد ایران شد، درحالی که در این سفر تنها هزینه و تعهدات بی نتیجه بر ایران تحمیل شد.
بزرگترین سرمایه دولت ها حمایت و پشتیبانی ملی و مردمی است، این عامل باعث می گردد دیگر کشور ها نیز برای دولتی مردمی محور، حساب ویژه باز کنند و روابط خود را براین اساس تنظیم کنند. در غیاب این عنصر، حتی کشور های به ظاهر دوست نیز نسبت به روابط خود احتیاط می کنند و در بزنگاه های مقتضی، رفتار واقعی خود را نشان می دهند. چنانچه شاهدیم چین و روسیه نیز در تعامل با کشور های عربی خلیج فارس چهره واقعی خود را که براساس منافع ملی آنهاست، نشان داده و از مواضع امارات متحده عربی در مقابل ایران حمایت کردند. همواره کشور های دنیا در چگونگی روابط خود با دیگر کشور ها به انسجام و اقتدار داخلی متاثر از اراده و قدرت مردم کشور متقابل می نگرند و روابط دوجانبه را بر آن اساس پایه ریزی می کنند.
کشور ها طبعاً رفتار دولت ها با مردم خود را پایش و تعقیب می کنند و اینگونه دولت ها را پایدار و قابل اتکا می دانند. ازاین رو تازمانی که دولت ها چالش خود را با مردم حل نکنند و به مطالبات و خواسته های آن ها گردن ننهند، سفر های خارجی آنان شکل تشریفاتی و نمایشی داشته و فاقد عمق خواهد بود. در غیاب حمایت مردمی در داخل، هرگونه خرج ومخارج و بذل وبخشش به کشورها، نوعی مُسکن محسوب می گردد و ماندگار نخواهد بود. ازاین رو فرض است که دولت ها به این مهم توجه کنند.
به قول سعدی: چو می توان به شکیبای کشید جور عدو/ چرا شکیبا نباشم که جور یار کشم
بزرگترین خدمت به ایران در عرصه بین المللی، بازگرداندن جایگاه واقعی ایران و برقراری رابطه متوازن با تمام کشور ها و اجتناب از فرو افتادن در دام کشور های معدود، چون چین و روسیه و باز کردن دست وپای روابط از قید کشور های عقب افتاده، منزوی و ضعیف دنیا و درنهایت حرکت به سوی اعتلای ایران، متناسب با جایگاه واقعی آن است که طبعاً در داخل در پرتو حمایت مردمی و در خارج در سایه یک سیاست مثبت و متوازن با جامعه دنیای و کشور های مقتدر منطقه و دنیا امکان پذیر خواهد بود.
منبع: فرارو