بعضی استادان راهنما خودشان خاتمه نامه می نویسند!
به گزارش اخبار نجوم، سیمین کاظمی: در یک دانشگاه معتبر و مشهور بعضی استادان راهنما خودشان به جای دانشجو سرانجام نامه می نویسند و بابتش از دانشجو پول می گیرند. در واقع دانشجو بدون هیچ زحمتی و صرفا در ازای پرداخت مبلغی صاحب یک سرانجام نامه حاضر و آماده می گردد که صفر تا صدش را استاد انجام داده است. جالب است که این کار چندان مخفیانه هم نیست.
به گزارش خبرآنلاین، نامش تقلب علمی است، مصادیقش سال های خیلی دور، تقلب هایی حین آزمون ها، لو رفتن سوالات، سفارش برای گرفتن نمره و در همین حد و مرز بود، حالا سال هاست که شکل عوض نموده، ساده ترین شکلش این شده که بخش هایی و یا حتی کل خاتمهامه ات را بدهی دیگری برایت بنویسد، پول بدهی کسی برایت مقاله بنویسد و بعد هم با لابی و پول مقاله را به نام خودت چاپ کنی، کتاب چاپ کنی در حالی که خودت در ترجمه و تالیف آن نقش حداقلی داشته باشی...، اما ظاهرا این چیز ها هم روال شده و چندان راضی نماینده نیست و مدل های تازهتری هم آمده است، مثل چیزی که دکتر سیمین کاظمی، پژوهشگر، پزشک و جامعه شناس در صفحه اینستاگرامش درباره اش نوشت و همین بهانه ای شد که با او گفت وگویی انجام دهیم.
کاظمی می گوید: در یک دانشگاه معتبر و مشهور بعضی استادان راهنما خودشان به جای دانشجو خاتمه نامه می نویسند و بابتش از دانشجو پول می گیرند.، قسمت بد ماجرا این است که به گفته این پزشک و جامعه شناس این کار چندان مخفیانه هم نیست. در واقع نظارتی اعمال نمی گردد و تهیه خاتمه نامه با این روش بسیار عادی است.
در ادامه این تبادل نظر را بخوانید:
بحث تقلب و جعل در نظام آموزشی ما چقدر جدی است؟
آنچه در نظام آموزشی ایران رخ داده گستردگی و عادی شدن تقلب است. پیشتر هم تقلب صورت می گرفته، ولی حالا به نظر می رسد عمومیت و شیوع آن بیشتر شده و حتی عادی شده است. می گردد گفت تقلب به یک کسب و کار تبدیل شده که بخشی از آن خارج از دانشگاه و بخشی هم در داخل دانشگاه است.
سال های گذشته همه مباحث تقلب و جعل حول محور خاتمه نامه های ارشد و دکترا مطرح می شد، به نظر شما هیچ اقدامی برای پرهیز از این تقلب اجرا شده است؟
وقتی تقلب توسعه یافته و عادی شده و حتی اشکال تازه یافته و به قلمرو های تازهی تسری یافته، علامت آن است که اقدام نظارتی موثر و جدی در این خصوص انجام نشده است.
مصدایق تازهی از تقلب و جعل در مراکز آموزش عالی و دانشگاه ها سراغ دارید؟
بله مصادیق که فراوان است. دانشجو از زمانی که وارد دانشگاه می گردد امکان تقلب برایش فراهم است، از تکالیف درسی در قالب تحقیق و ترجمه گرفته تا خاتمه نامه. همه را می تواند با پرداخت پول به دست آورد. دانشجوی پزشکی دوره انترنی و کشیک های بیمارستان را می تواند با اجیر کردن یک دانشجوی دیگر یا یک پزشک پشت سر بگذارد. دانشگاه ها برای دانشجویان نخبه امتیازاتی قائل می شوند، هر دانشجویی می تواند با پرداخت مبالغی کتاب و اختراع و گواهی به نام خودش داشته باشد و نخبه شناخته گردد و از امتیازات آن بهره مند گردد.
آنچه تازه به نظر می رسد مشارکت استادان و کارمندان در تقلب است و تقلب به یک کسب و کار در دانشگاه تبدیل شده است. یعنی دایره تقلب از بیرون دانشگاه به درون دانشگاه گسترده شده و خود دانشگاه آلوده شده و این نگران نماینده است.
مهم ترین عوارض توسعه تقلب و جعل در نظام آموزشی کشور چه خواهد بود؟
جعل و تقلب، موجب می گردد که دانشگاه کارکرد خود را که ترتیب افراد دارای صلاحیت و شایستگی است، از دست بدهد و قابل اعتماد نباشد. در واقع اعتبار دانشگاه فرو می ریزد و دیگر قابل اعتماد نیست. این تقلب گسترده، تبعیض علیه کسانی است که با اتکا به دانش و پشتکار خودشان درس می خوانند. اینکه دانشگاه نخبگان جعلی فراوری می نماید، خلاقیت و نوآوری را نابود و تباه می نماید. ناامیدی در فضای علمی موجب دامن زدن به پدیده فرار مغز ها می گردد.
فارغ التحصیلانی که بدون صلاحیت از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند بعد از احراز موقعیذت های شغلی ممکن است به جامعه صدمه بزنند. مثلا پزشکی که در دوران تحصیلش نه کشیک داده نه خاتمه نامه نوشته و از اساتید نمره گرفته و در واقع فقط یک مدرک خریده است، ممکن است سلامت بیماران را به خطر بیندازد.
اینکه دانشجویان ترجیح می دهند با پرداخت هزینه خاتمه نامه شان را تحویل دهند، از ضعف نظام آموزشی نشات می گیرد یا روحیه راحت طلبی و ولنگاری دانشجویان کشور؟
دو عامل که از تقلب و جعل پیشگیری می نمایند تضعیف شده اند. یکی نظارت بیرونی و برخورد با تقلب است که به صورت جدی و موثر وجود ندارد و همین باعث فرو ریختن ترس از تقلب شده است. یک عامل دیگر نظارت درونی است که فرد به واسطه قبح تقلب و بی اعتبار شدن به سمت آن نمی رود. به نظر می رسد در سال های اخیر این نظارت درونی هم کاهش یافته است. در واقع گستردگی و شیوع تقلب باعث فرو ریختن قبح و کاهش حساسیت اخلاقی نسبت به آن شده است.
در حال حاضر دانشجو می بیند که دانشگاه نظارتی بر تقلب ندارد، استاد خودش در تقلب مشارکت فعال دارد، همکلاسی هایش به همین شیوه کارشان را پیش می برند و تفاوتی بین فرد زحمتکش و متقلب وجود ندارد، پس تشویق می گردد که راه تقلب را که آسانتر است انتخاب کند.
وزارت علوم و بهداشت چطور می توانند از این تخلفات و تقلب ها پیشگیری کند؟
هر چه می گذرد مقابله با پدیده تقلب سخت تر می گردد. وقتی تقلب در داخل دانشگاه انجام می گردد و استادان و کارمندان خودشان در تقلب دخالت دارند و در آن ذینفع هستند مقابله با آن هم پیچیده تر است. باید دید ریشه های تقلب و گسترده شدن دامنه آن به دانشگاه چیست. به نظر می رسد یکی از مهمترین علل تقلب علاوه بر تغییر نظام ارزشی در نهاد علم، فرایند کالایی شدن آموزش و غلبه مناسبات بازاری بر محیط علمی است.
در سال های اخیر دانشگاه ها از هدف ترتیب نیروی کارشناس و متخصص دور شده اند، و به بنگاه های فروش مدرک تبدیل شده اند. دانشجو وارد دانشگاه می گردد و کل همّ و غم اش، گرفتن مدرک به آسان ترین شکل ممکن است. با غلبه مناسبات بازار بر دانشگاه هر چیزی که برای به دست آوردن مدرک یاری نماینده باشد قابل خرید و فروش است.
تکلیف درسی، مقاله، کتاب، ترجمه و خاتمه نامه همه کالا هایی هستند که با پول به دست می آیند و دانشجویی که پول این ها را داشته باشد، بدون زحمت به دست شان می آورد. طبقاتی شدن حق تحصیل هم یاری نموده است که دانشجویانی که از طبقه مرفه هستند، بیش از دیگر رقیبان امکان ورود به دانشگاه و تصاحب جایگاه هایی را داشته باشند که رقابت بر سر آن ها سنگین تر است. در رشته های پرطرفدار که تحصیل در آن ها سخت تر است افرادی که منابع اقتصادی بیشتری در اختیار دارند، راحت تر می توانند دست به تقلب بزنند.
مقابله با تقلب، در وهله اول احتیاجمند تغییر فرایند کالایی شدن آموزش و طبقاتی شدن حق تحصیل است. در کنار آن ضروری است از ابزار های نظارتی چه بیرونی و چه درونی برای کاهش امکان تقلب و کاهش گرایش به تقلب استفاده گردد.
به سایر عوامل تقلب هم ضروری است توجه گردد، مثلا اگر شکل گیری کسب و کار جعل و تقلب در دانشگاه به دلیل کم بودن حقوق اعضای هیات علمی و کارمندان است، ضروری است راه حلی برای برطرف احتیاج های اقتصادی آن ها اندیشیده گردد. قبل از استخدام صلاحیت اخلاقی آن ها مورد ارزیابی قرار گیرد و در کنار این ها تیم های نظارتی تشکیل گردد که به طور محسوس و نامحسوس متخلفان را شناسایی و با آن ها برخورد انضباطی صورت گیرد.
گفته می گردد در بعضی از دانشگاه ها تیم و گروهی وجود دارند که خودشان دانشجویان را به افرادی برای نوشتن خاتمه نامه معرفی می نمایند، شما با چنین مواردی روبرو بوده اید یا در جریان هستید؟
تا پیش از این منبع تغذیه تقلب عمدتا در خارج از دانشگاه بوده. اما حالا می گردد گفت خود دانشگاه آلوده شده و به انحاء مختلف در پدیده تقلب دست دارد. ممکن است کسانی از داخل دانشگاه همدست جعل نمایندگان و فروشندگان خدمت تقلب باشند و نقش واسطه گری داشته باشند، یا حتی در تقلب مشارکت مستقیم داشته باشند. مثلا استاد راهنما خودش خاتمه نامه می نویسد و از دانشجو پول می گیرد. کارمندی که باید مستندات دانشجو را کنترل کند، خودش گواهی صادر می نماید. به این ترتیب هم در دانشگاه و بیرون دانشگاه همه راه های تقلب فراهم است.
فروش علم و جعل در نوشتن مقاله و خاتمه نامه فقط مختص دانشجویان نیست. سال 95 مجله نیچر 58 مقاله نوشته شده به وسیله استادان و محققان ایرانی را رد کرد. گویا سطوح تقلب فقط در حد دانشجویان نیست و در گروه اساتید و مربیان نیز دیده می گردد، شما این مساله را چطور ارزیابی می کنید؟
بله تقلب و جعل برای دستیابی به امتیازات دانشگاهی در همه سطوح جریان دارد و محدود به دانشجویان نیست. اساتید و محققان هم به شکل های مختلفی مرتکب تقلب می شوند و حتی آن را به دانشجویان یاد می دهند و به این ترتیب تقلب بازفراوری می گردد و اشکال و ابعاد تازه و متفاوتی پیدا می نماید.
شما در صفحه خودتان در اینستاگرام درباره استادانی که خودشان خاتمه نامه می نویسند و از دانشجو پول می گیرد، نوشته بودید، جزئیات بیشتری از این موضوع دارید؟
بله در یک دانشگاه معتبر و مشهور بعضی استادان راهنما خودشان به جای دانشجو خاتمه نامه می نویسند و بابتش از دانشجو پول می گیرند. در واقع دانشجو بدون هیچ زحمتی و صرفا در ازای پرداخت مبلغی صاحب یک خاتمه نامه حاضر و آماده می گردد که صفر تا صدش را استاد انجام داده است. جالب است که این کار چندان مخفیانه هم نیست. در واقع نظارتی اعمال نمی گردد و تهیه خاتمه نامه با این روش بسیار عادی است.
منبع: فرارو