مقابله با فقر مطلق؛ چگونه و با چه سیاستی؟
به گزارش اخبار نجوم، وقتی خبر مقابله 15روزه با فقر مطلق از سوی رییس جمهور منتشر شد، حداقل برای من باور نکردنی نبود که مقام مسوولی در شمایل رییس جمهور یک مملکت، یک چنین اظهارنظری را درخصوص موضوعات مالی داشته باشد، بدون اینکه متوجه باشند که اساسا موضوع مقابله با فقر یک مقوله کوتاه مدت نیست و به زمان کافی و برنامه ریزی های مدون احتیاج دارد.
حتی اگر فرض بگیریم که رییس دولت سیزدهم، آشنایی کافی با موضوع نداشته، اینکه مشاوران و نزدیکان ایشان، اطلاعات کافی را در اختیار ایشان قرار نداده اند، قابل قبول نیست. اگر اعلام می شد که دولت میخواهد پروژه مقابله با فقر را شروع کند، قابل قبول بود، اما اینکه ناگهان اظهار گردد طی دو هفته یا یک ماه، قصد داریم، فقر مطلق را ریشه کن کنیم، باور کردنی نیست.
به نظرم لازم است، این موضوع به طور مستمر در رسانه ها مورد ارزیابی قرار بگیرد تا تعیین گردد این نوع اظهارات تا چه مقدار با واقعیت فاصله دارند. در گذشته سازمان ملل متحد در یک پروژه ویژه با امکانات بالا، 15 سال زمان دراختیار کشورهای مختلف قرار داد تا به وسیله برنامه ریزی های مستمر فقر مطلق را به نصف برسانند. این پروژه با امکانات بسیار بالا به انتها نرسید، چطور ممکن است، کشوری مانند ایران که در شرایط تحریم و سوءمدیریت های گسترده مالی واقع شده است، طی 2 هفته بتواند فقر مطلق را ریشه کن کند؟! ظاهرا حتی درک درستی از فقر مطلق نیز در میان دولتمردان وجود ندارد. برای کاهش فقر مطلق، 2 گروه هدف اصلی باید در نظر گرفته گردد...
نخست گروهی که در سن کار و قادر به کار هستند. برای این گروه باید شغل عزتمندانه و شایسته تدارک دیده گردد. یعنی درآمدی که باعث گردد فرد احتیاج نداشته باشد در 2 الی 3 شغل کار کند تا بتواند زندگی حداقلی خود را اداره کند. از سوی دیگر، برای ایجاد شغل نیز باید سرمایه گذاری فراهم گردد، آن هم سرمایه گذاری اشتغالزا، چراکه بعضی سرمایه گذاری ها (مانند پتروشیمی ها) هستند که شغل زیادی ایجاد نمی نمایند، بنابراین ایجاد شغل برای افراد متقاضی کار، نخستین مرحله از فرایند کاهش فقر در یک جامعه است. گروه دوم از جامعه هدف برای مقابله با فقر، رسیدگی به افرادی است که قادر به کار نیستند. چه بچه هایی که به سن کار نرسیده اند، چه افراد بالای سن 65 سال و چه افرادی که دچار معلولیت ذهنی و جسمی و... هستند.
این دسته از افراد باید ذیل حمایت های دولتی قرار بگیرند تا از دام فقر مطلق رهایی پیدا نمایند. البته باید توجه داشت مقابله با فقر، یعنی رهنمون شدن افراد به یک زندگی عزتمندانه، نه آن گونه که مسوولان تصور می نمایند دسترسی افراد به یک نان بخور و نمیر. تعریف فقر در دنیای تازه تغییر نموده، بنابراین راهبردهای مقابله با فقر با گذشته فرق دارد. همان طور که مشاهده می کنید این فرایند به مقدار ای پیچیده است که اگر آقای رییس جمهوری تا انتها دوره ریاست جمهوری خود (4سال) برنامه ریزی و کار بنمایند و دولت بعدی هم همین کوشش ها را ادامه دهد، باز هم نمی توانند حتی بخشی از فقر مطلق را کاهش دهند. نباید فراموش کنید، براساس آمار وزارت کار در دولت روحانی، از 80 میلیون ایرانی، بیش از 60 میلیون نفر مشمول دریافت سبد حمایت معیشتی بوده و فقیر محسوب می شوند. این آمار را بسیاری از نمایندگان اصولگرا نیز تایید نموده اند، بنابراین اگر رییس جمهوری بتواند 20 الی 30درصد این آمار را از زیر خط فقر نجات دهد، قابل قبول است.
در شأن رییس جمهوری کشوری با فرهنگ مانند ایران، نیست که اظهارنظری را مطرح بکند که حتی افراد غیرکارشناس نیز متوجه اشتباه بودن آن بشوند. امروز حتی یک دانش آموز می داند که مساله فقر یک منشور چندوجهی، اجتماعی، فرهنگی، مالی و... است و برای مقابله با آن باید برنامه ریزی های مدون و چندوجهی تدارک دیده گردد. ای کاش آقای رییس جمهوری اعلام می کردند که دولت میخواهد به سرعت فرایند مقابله با فقر مطلق را شروع کند و امیدوار است تا در کوتاه ترین فرصت ممکن بتواند، بخش قابل توجهی از آن را مهار کند. این اظهارنظر بیشتر به منطق و عقلانیت نزدیک بود تا مقابله 15روزه با فقر مطلق...
منبع: اتاق بازرگانی ایران